شهدا سال ۶۸ به بعد -زندگینامه شهید سید صفر موسوی مقدم
دانشنامه دفاع مقدس » شهداي پس از جنگ - از سال ۱۳۶۸ به بعد »
هرگاه از گلزار شهدا میگذریم، احساس غریبی دلمان را میفشرد. گویی صدای مرغان آشیان گمکرده را میشنویم که در فراق یاران رفته، نوحهسرایی میکنند. از سید صفر و... هزاران شقایق خونین میسرایند. از او که سال ۱۳۴۰ در شهرستان ابرقو، میان خانوادهای مذهبی و از سلاله پاک عصمت و طهارت (ع) دیده به جهان گشود. از بدو تولد در دامان پرمهر مادری دلسوخته از عشق اهلبیت (ع) و پدری زحمتکش از خاندان رسولالله (ص) پرورش یافت. دوره ابتدایی...
دانشنامه دفاع مقدس » شهداي پس از جنگ - از سال ۱۳۶۸ به بعد »
هرگاه از گلزار شهدا میگذریم، احساس غریبی دلمان را میفشرد. گویی صدای مرغان آشیان گمکرده را میشنویم که در فراق یاران رفته، نوحهسرایی میکنند. از سید صفر و... هزاران شقایق خونین میسرایند. از او که سال ۱۳۴۰ در شهرستان ابرقو، میان خانوادهای مذهبی و از سلاله پاک عصمت و طهارت (ع) دیده به جهان گشود. از بدو تولد در دامان پرمهر مادری دلسوخته از عشق اهلبیت (ع) و پدری زحمتکش از خاندان رسولالله (ص) پرورش یافت. دوره ابتدایی...
شهدا سال ۶۶ -زندگینامه شهید مسعود منزه
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد مسعود منزه »
مسعود در اولین روز از فروردین سال ۱۳۴۰ بهعنوان هدیه الهی به خانواده متدین منزه در شهرستان نیریز، در کنار سفره هفتسین با اولین نگاه معصومانه خود لبخند شادی را بر لبهای مادر نشاند. با گذراندن دوران کودکی لباس دبستانی به تن کرد و دوره دبستان را در مدرسه امیرکبیر داراب به اتمام رساند. سیزدهمین بهار عمر را پشت سر گذاشته بود که از نعمت حمایتها و مهربانیهای پدر محروم و با فداکاری بیدریغ مادر راه زندگی را...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد مسعود منزه »
مسعود در اولین روز از فروردین سال ۱۳۴۰ بهعنوان هدیه الهی به خانواده متدین منزه در شهرستان نیریز، در کنار سفره هفتسین با اولین نگاه معصومانه خود لبخند شادی را بر لبهای مادر نشاند. با گذراندن دوران کودکی لباس دبستانی به تن کرد و دوره دبستان را در مدرسه امیرکبیر داراب به اتمام رساند. سیزدهمین بهار عمر را پشت سر گذاشته بود که از نعمت حمایتها و مهربانیهای پدر محروم و با فداکاری بیدریغ مادر راه زندگی را...
شهدا سال 59 -زندگینامه شهید محمدرضا دیده جهان
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ »
جای جای شهر ما از عطر یاد شهیدان خوشبوست و هرگز خاطره با آنها بودن را فراموش نمیکنیم. مگر میتوان آن چهرههای نورانی را از یاد برد؟ یادشان گرامی باد. وقتی گلهای رنگارنگ اردیبهشت ـ10/2/1339ـ کوچه باغهای نیریز را معطر کرده بود، نوزادی فضای خانه خانوادهای مهربان و زحمتکش را صفا داد. او را محمد رضا نامیدند و در تربیت او بر اصول اسلامی همت گماشتند. برای کسب دانش، دوره ابتدایی را در دبستان ولایت و راهنمایی را در...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ »
جای جای شهر ما از عطر یاد شهیدان خوشبوست و هرگز خاطره با آنها بودن را فراموش نمیکنیم. مگر میتوان آن چهرههای نورانی را از یاد برد؟ یادشان گرامی باد. وقتی گلهای رنگارنگ اردیبهشت ـ10/2/1339ـ کوچه باغهای نیریز را معطر کرده بود، نوزادی فضای خانه خانوادهای مهربان و زحمتکش را صفا داد. او را محمد رضا نامیدند و در تربیت او بر اصول اسلامی همت گماشتند. برای کسب دانش، دوره ابتدایی را در دبستان ولایت و راهنمایی را در...
شهدا سال 63 -زندگینامه مفقودالاثر سید کرامت الله موسوی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ » مفقودالاثر سيد کرامت الله موسوي »
آنگاهکه بهار از راه رسیده و سردی زمستان را با طراوت هوای بهاری به فراموشی سپرد؛ پرستوهای مهاجر، دستهدسته از راه رسیدند. شکفتن گلهای زیبا را بلبلان غزلخوان جشن گرفتند. در همان زمان، سومین روز از فروردین ۱۳۴۱ گل وجود سیدکرامتالله دریکی از توابع شهرستان لاله خیز نیریز (بخش آباده طشک در شهر آباده) شکفت و با خود عطر دلانگیز بهاری را در محیط خانوادهای مذهبی و متدین پراکند. او که از سادات موسوی و از ذریه پاک...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ » مفقودالاثر سيد کرامت الله موسوي »
آنگاهکه بهار از راه رسیده و سردی زمستان را با طراوت هوای بهاری به فراموشی سپرد؛ پرستوهای مهاجر، دستهدسته از راه رسیدند. شکفتن گلهای زیبا را بلبلان غزلخوان جشن گرفتند. در همان زمان، سومین روز از فروردین ۱۳۴۱ گل وجود سیدکرامتالله دریکی از توابع شهرستان لاله خیز نیریز (بخش آباده طشک در شهر آباده) شکفت و با خود عطر دلانگیز بهاری را در محیط خانوادهای مذهبی و متدین پراکند. او که از سادات موسوی و از ذریه پاک...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید محمد جواد قانع
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمد جواد قانع »
آن روز که قناریها با آواز زیبای خود، بهار را جشن گرفته بودند و گلهای بهاری با رایحه دلانگیز فضای دشت و دمن را معطر ساخته بودند، وجود محمدجواد در چهارمین روز از اردبیهشت 1347 در شهرستان نیریز، میان خانوادهای متدین و مذهبی، طراوت بخش خانه شد و شادی را برای اهل آن به ارمغان آورد. وی دومین کبوتر خونین بالی بود که الفبای خداپرستی را در دامن پاک مادر و آغوش گرم پدر فراگرفت و با محبت...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمد جواد قانع »
آن روز که قناریها با آواز زیبای خود، بهار را جشن گرفته بودند و گلهای بهاری با رایحه دلانگیز فضای دشت و دمن را معطر ساخته بودند، وجود محمدجواد در چهارمین روز از اردبیهشت 1347 در شهرستان نیریز، میان خانوادهای متدین و مذهبی، طراوت بخش خانه شد و شادی را برای اهل آن به ارمغان آورد. وی دومین کبوتر خونین بالی بود که الفبای خداپرستی را در دامن پاک مادر و آغوش گرم پدر فراگرفت و با محبت...
شهدا سال 59 -زندگینامه شهید محمد تواضع
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ »
سخن از بزرگمردی است متواضع که در رسیدن به دیدار دوست، عاشقانه جان خود را هدیه آستان معشوق نمود. هنگامیکه عطر دلانگیز گلهای بهاری و چهچه قناریها، آمدن بهار را نوید میدادند، در کوچه پس کوچههای نیریز ـ10/1/1331ـ در خانوادهای مذهبی و زحمتکش، کودکی بدنیا آمد که پدرش آقا رجبعلی، نامش را محمد نهاد. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه فرهنگ اسلامی شروع و با موفقیت به پایان رسانید. برای ادامه تحصیل وارد دبیرستان شعله نیریزی شد، اما با...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ »
سخن از بزرگمردی است متواضع که در رسیدن به دیدار دوست، عاشقانه جان خود را هدیه آستان معشوق نمود. هنگامیکه عطر دلانگیز گلهای بهاری و چهچه قناریها، آمدن بهار را نوید میدادند، در کوچه پس کوچههای نیریز ـ10/1/1331ـ در خانوادهای مذهبی و زحمتکش، کودکی بدنیا آمد که پدرش آقا رجبعلی، نامش را محمد نهاد. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه فرهنگ اسلامی شروع و با موفقیت به پایان رسانید. برای ادامه تحصیل وارد دبیرستان شعله نیریزی شد، اما با...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید مرتضی دیرمجال
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد مرتضي ديرمجال »
شهیدان مست جام لایزالاند فرشته صورت و عرشی خصالاند هر بامداد که سپیده صبح در افق جلوهگر میشود، دست لایزال الهی دفتری نوین را برای ثبت وقایع هستی میگشاید. آنگاهکه این دفتر را ورق میزنیم، در ۱۳۳۸/۱/۱۰، فصلی جدید را مییابیم که با تولد نوزادی زیبا در شهرستان نیریز، میان خانوادهای متدین گشوده شده است. در سرگذشت او میخوانیم، به عشق امیر...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد مرتضي ديرمجال »
شهیدان مست جام لایزالاند فرشته صورت و عرشی خصالاند هر بامداد که سپیده صبح در افق جلوهگر میشود، دست لایزال الهی دفتری نوین را برای ثبت وقایع هستی میگشاید. آنگاهکه این دفتر را ورق میزنیم، در ۱۳۳۸/۱/۱۰، فصلی جدید را مییابیم که با تولد نوزادی زیبا در شهرستان نیریز، میان خانوادهای متدین گشوده شده است. در سرگذشت او میخوانیم، به عشق امیر...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید مسعود خشنود
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
ستاره زندگی مسعود خشنود دوم اردیبهشتماه سال ۱۳۴۹ میان خانوادهای متدین و مذهبی در خرمشهر طلوع کرد. دوران کودکی را در خرمشهر سپری و با آغاز سن تحصیلی به شهرستان نیریز مهاجرت کرد. دوره ابتدایی را در دبستان فاطمه طباطبایی با موفقیت پشت سر گذاشت و دوره راهنمایی را در مدرسه شهید منتظری سیرجان به پایان برد. در برخورد با خانواده و دوستانش رفتار بسیار خوبی داشت و از فرزندان قانع و کمتوقع خانواده بود. هشتساله بود که...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
ستاره زندگی مسعود خشنود دوم اردیبهشتماه سال ۱۳۴۹ میان خانوادهای متدین و مذهبی در خرمشهر طلوع کرد. دوران کودکی را در خرمشهر سپری و با آغاز سن تحصیلی به شهرستان نیریز مهاجرت کرد. دوره ابتدایی را در دبستان فاطمه طباطبایی با موفقیت پشت سر گذاشت و دوره راهنمایی را در مدرسه شهید منتظری سیرجان به پایان برد. در برخورد با خانواده و دوستانش رفتار بسیار خوبی داشت و از فرزندان قانع و کمتوقع خانواده بود. هشتساله بود که...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید علیرضا(حمید) رئوفی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
سپیده سر زد و از این شب قفس رفتند چنان پرنده شدند و ز دسترس رفتند دفتر زندگی هر شهیدی را که میگشایی، در برگ برگ آن قصه عاشقی را باجان و دل میخوانی. قصه مجنونصفتانی که در پی لیلی، سر از پا نشناختند و بیمحابا بر آتشوآب زدند تا وصال محبوب را به دست آورند. ۱۳۳۸/۸/۲ در شهرستان نیریز، میان خانوادهای روحانی و پیرو اهلبیت عصمت و طهارت...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
سپیده سر زد و از این شب قفس رفتند چنان پرنده شدند و ز دسترس رفتند دفتر زندگی هر شهیدی را که میگشایی، در برگ برگ آن قصه عاشقی را باجان و دل میخوانی. قصه مجنونصفتانی که در پی لیلی، سر از پا نشناختند و بیمحابا بر آتشوآب زدند تا وصال محبوب را به دست آورند. ۱۳۳۸/۸/۲ در شهرستان نیریز، میان خانوادهای روحانی و پیرو اهلبیت عصمت و طهارت...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید غلامرضا جمشیدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد غلامرضا جمشيدي »
برای من زندگینامه ننویسید زیرا در این دنیا کسی مرا نشناخت که بخواهد برایم زندگینامه بنویسد. (برگرفته از آخرین سطر وصیتنامه شهید غلامرضا جمشیدی) غلامرضا شقایقی بود که نیمه دوم شهریور ماه سال 1347 در باغ عشق روئید و زندگی عاشقانه را در میان خانوادهای مذهبی و متدین در شهرستان نیریز تجربه کرد. هفت ساله بود که زندگی علمی خود را در دبستان فرهنگ نیریز آغاز نمود. دوران این زندگی مصادف بود با اوجگیری نهضت شکوهمند اسلامی ایران. غلامرضا...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد غلامرضا جمشيدي »
برای من زندگینامه ننویسید زیرا در این دنیا کسی مرا نشناخت که بخواهد برایم زندگینامه بنویسد. (برگرفته از آخرین سطر وصیتنامه شهید غلامرضا جمشیدی) غلامرضا شقایقی بود که نیمه دوم شهریور ماه سال 1347 در باغ عشق روئید و زندگی عاشقانه را در میان خانوادهای مذهبی و متدین در شهرستان نیریز تجربه کرد. هفت ساله بود که زندگی علمی خود را در دبستان فرهنگ نیریز آغاز نمود. دوران این زندگی مصادف بود با اوجگیری نهضت شکوهمند اسلامی ایران. غلامرضا...